۹سال و ۵ ماه( دل گیر ترین رفتن به شمال ) فیلمهای پرهام
مامانی هفته قبل اول شهربور رفتیم شمال با امیرعلی اینا چهارشنبه رفتیم و شنبه ۵ شهریور برگشتیم تو چند روز که اونجا بودیم خوب بود شد تا اونجا که ادمی بی ظرفیت که همیشه در حال تنش تو خانواده ست که حال مارو گرفت تو داشتی باهاش شوخی میکردی که رفتی در دستشویی زدی اونم با حالت وحشیانه چند تا فحش و دادهای ناهنجاری زد که تا فردای اونروز حرف نمیزدی همش تو خودت بودی( حتی کل پاهای خودم بی حس بود) تا فرداش که وقتی اینجوری دیدیمت دلم طاقت نیورد بردمت پیش خاله الهه تا حال و هوات عوض .منم این کار اون ادم به ظاهر مهربون هیچ وقتتتتتت یادم نمیره خدا خودش جوابشو میده . خداروشکر با بردنت خونه خاله الهه روحیت کلا عوض شد . ...